دستنوشته های یک دانشجوی ترم صفری

سلام بچه های گل م پزشکی

چند وقته میخوام تو وبلاگ مطلب بنویسم ولی نمیدونم مطلبام کجا میرفت.... که به لطف نیلوجون(ببخشید خانوم مهرنیا!!!هه هه!!!!؟) بر طرف شد تو uisw معمولا اول مطلبام چیزی نمینوشتم به خاطر همینه که یه کم ...فقط یه کم ...کم آوردم..

خیل خب دیگه برو ادامه مطلب ..برو...برو....

اول مهر
اینجا کلاسها مختلط است. هرچند برای من فرق چندانی ندارد. انسان اگر نزاکت داشته باشد و «چشم پاکی» سرش بشود توی نخ دختر مردم نمی رود. البته شنیده ام که دخترها بدجوری سرتق شده اند. 
من که خیلی سنگین برخوردکردم. چه با آن خانم شوتی که هرچه استادها ازش پرسیدند بلد نبود جواب بدهد و دلش هم نیامده کمی پول خرج کند و دماغش را عمل کند و آمد و ساعت کلاس بعد را ازم پرسید، چه با آن یکی که سرکلاس چند برگه به من داد تا به خانم جلویی بدهم. این یکی، دختری خیلی معمولی است. اصلا هیچ ویژگی ندارد. من که اصلا خیال ازدواج ندارم ولی اگر یک زمانی قرار شد عیال اختیار کنم، آن خانم بلوندی که با سانتافه می آید دانشگاه و به گفتة خودش قبلا هم یک لیسانس دیگر گرفته به نظرم بدک نیست. درهر صورت رودادن به دخترهای کم ظرفیت اصلا درست نیست. کمی که بگذرد بیشتر می فهمم که آن خانم بلوند، آدم باظرفیتی هست یا نه. گویا وقت حضور و غیاب گفتند اسمش «شراره» است.

دوم آبان
نمی دانم این شراره خانم چرا وقتی با او صحبت می کنم زود حرف را جمع می کند. احتمالا علاقه اش آنقدر به من زیاد است که می ترسد توی حرف لو برود. نمی داند که من آنقدرها هم آدم سختگیری نیستم. به هر حال کم کم بیشتر با هم آشنا می شویم. من می دانم هرچقدر هم که سفت و سخت بگیرم، شراره خانم خودش آخر دیسیپلین است. در عوض این مهسا – همان که گفته بودم خیلی معمولی است – انگار اصلا پرستیژ سرش نمی شود. علاوه بر آن برگه هایی که اولین روز دانشگاه داد که به خانم جلویی برسانم، چندین بار از من تقاضای جزوه هم کرده است. بعد از سه-چهار بار بهانه آوردن، امروز مجبور شدم یکی از جزوه ها را به او بدهم. باز هرچه باشد او از «سمانه»، دختر شوت دماغ عمل نکرده درسخوان تر است.

سوم آذر
شراره اصلا راه نمی دهد. دخترة خرپول فکر کرده کیست؟ من را باش که خودم را وقف چه موجود بی عاطفه ای کردم. مهسا حداقل جزوه ها را که برمی گرداند حسابی تشکر می کند. معلوم است که محبت سرش می شود. احتمالا از آن دخترهاییست که در زندگی مشترک، بساز و همراه هستند. درست است که من تا همین چندوقت پیش معتقد بودم دختری خیلی معمولی است ولی این را هم می دانم که عشق و علاقه واقعی، تازه بعد از ازدواج به وجود می آید. دست روزگار، این «سمانه» را هم گذاشته جلوی چشم من تا هروقت او را می بینم قدر مهسا را بیشتر بدانم. از فردا با مهسا بیشتر گرم می گیرم.

شانزده آذر
یکی-دو هفته ای است که مهسا دیگر سراغ جزوه ها را هم نمی گیرد. پریروز حتی نگذاشت پول چایش را حساب کنم. گفت: «دونگی»! نمی دانم صبح، توی دانشگاه با رفقایش چه می گفت که زیرزیرکی من را نشان می دادند و هرهر و کرکر می کردند. مسخره ها! اینها مهسا را خراب کردند. البته او هم خودش زمینة خراب شدن داشته وگرنه این محبتها را به هر دختری کرده بودم تا الآن صدبار جانش برایم دررفته بود. اصلا نمی شود به ظاهر آدمها قضاوت کرد. مثلا همین «سمانه»؛ حالا شاید یک مسائل کوچکی در چهره اش باشد ولی قابل اغماض است. خوب هم که نگاه می کنم می بینم بینی بانمکی دارد و سادگی اش قابل ستایش است. به هر حال اصل، درون آدم است. تازه اگر کمکش کنم شاید درسش را هم بتواند تمام کند.

اول دی
...

نظرات 23 + ارسال نظر
احمدرضا 1388/12/24 ساعت 11:11 ب.ظ

خانم وکیلی خیلی خوش اومدین!!!!

آخ که چقدر دوست دارم همینجا سر صحبت حل تمرینو باز کنم. (شوخی کردم)

مطلبتون جالب بود.ولی پسرونه بود.
حالا منظور؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مرسی
خوب بود که....
برای یه ثانیه هم که شده ادم خوشحال میشه میبینه wowچقد نظر
به قول ما اصفهانیا مفت باشه کوفت باشه(چه ربطی داشت)
یه کم تغییر تو اسما بدم فکر کنم دو طرفه بشه (شوخی)(شتر در خواب بیند...یه مشت علف)

مریم 1388/12/24 ساعت 11:23 ب.ظ

سمیرا جون خیلی باحال بودش این پسری که من دیدم تا آخر سال ضایع ترین دختر دانشگاه هم بهش محل نمیذاره.البته قابل ذکره از این موارد توی دانشگاه ما اصلااااااااااااا موجود نیست...(دروغ گفتم بین خودمون باشه)

آره بابا..
منم فکر کنم یه چنتایی رو میشناسم که مثه این پسره نیستن!!!!!!!
oooooooooo
مثه اینکه دوباره چالشی شدیم.....
اونم بین خودمون باشه مریم جون

مهرنیا 1388/12/24 ساعت 11:27 ب.ظ

باباااااااااااااااااااا
سمیرا جون!
لطف چیه ؟وظیفه بود
خوش اومدی اونم چقدر؟؟؟؟؟خیلی زیاد
در مورد پستت هم با مریم موافقم

بدو بدو
بپر بالا ببین برا مریم چی نوشتم
مرسی ما که اینجا بودیم و هستیم
به امید روزی که نباشیم و نبودیم
------------------------------------------------
پریدم بالا و دیدمش
عزیزم انشاالله همیشه هممون با هم همینجا باشیم
من که انقدر خوشحالم هممون حتی الان که همدیگه رو نمی بینیم یه جورایی با همیم
مهرنیا

مریم 1388/12/24 ساعت 11:50 ب.ظ

سمیرا جون میشه اون چند تارو به منم نشون بدی؟؟!!!آخه عجیبه....بعیده...

eeeeeeeeeeeeeee
الان همینجا بودنا

تینا قدسی 1388/12/25 ساعت 12:04 ق.ظ

به به سمیرا خانوووووووم
با مریم موافقم!
ولی باید گفت ترم صفرین دیگه

به به تینااااا جوووووووووووووووون
ما که دیگه ۲ شدیم
از صفری در اومدیم

الهام 1388/12/25 ساعت 12:57 ق.ظ

به به به به سمیرا خانوم!!!!!!
به قول معروف مقدمتان گل بارون!!!
به قول ادریسی(استاد فارسی عمومی): آش خورین دیگه!!!!!!

ولی کاش بودی بحث حل تمرینا میکشیدیم وسط!!!!!

دیگه دیگه
تو که میدونی من هر وقت صبح زود کلاس داشته باشم تا دیر وقت بیدارم....
نه بابا ما سوپ خوریم

حسین عیب پوش 1388/12/25 ساعت 10:01 ق.ظ

به به به!خانوم وکیلیییییی!(گفتم منم هم وزن بقیه شرو کنم!)در مورد مطلبتون سکوت اختیار می کنم!

صداتون داره تا اینجا میاداااااااااااااااا.........!!!!!!!!!!!!

مریم 1388/12/25 ساعت 11:58 ق.ظ

سمیرا جون از این حرفا نزن الان به جرم اغتشاش تو وبلاگ میگیرنمون...!!!!

هه هه هه
اینجا وبلاگه یا....

morteza 1388/12/25 ساعت 02:35 ب.ظ

bah salam khanom vakili
vorodetonam tabrik migam
poste jelebi bod ama chon poste avaleton bod az in mored migzarimchizi nemigim

مرسی

مسیبی 1388/12/25 ساعت 06:15 ب.ظ

سلام سمیراجون
متن جالبی بود ولی حیف که قبلا خونده بودم!!!!
راستی حل تمرین خوش گذشت؟؟؟!!!چکارا کردید؟؟

سلام
مرسی
جای شما خالی
مگه بت نگفتم ابطحی گفت میخاد میان ترم هرکی که اومد کلاس و کامل رد کنه
به جون خودم....

مسیبی 1388/12/25 ساعت 10:04 ب.ظ

بازم چون خواستم ریا نشه میومدم کلاس!!!!!!!
خوش به حال شما ریاکارا
ولی اینقدر ریا خوب نیستا!!!!!!

چرا عزیزم می ارزه
حالا میبینم آخر ترم چه جوری به ما با دیده حسرت نگا میکنین
شوخی کردم
فعلا میخام برم حال پایینیه رو بگیرم
مرسی بی ریا

هه هه 1388/12/25 ساعت 10:43 ب.ظ

باز که شماها دارین به هم نون قرض میدین
سمیرا خانوم شما هم اومدی قاطی اینا...

هه هه !!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اسمتو نوشته بودی حتما جوابتم میگرفتی

مرضیه دهکردی 1388/12/26 ساعت 11:11 ق.ظ

salam samira joon .voroodet mobarak vali dir amadi ey negare sarmast.chera?sher az khodam booda.postet jaleb bood.vali khob hamoontor k hame midoonim az in pesara k to uni vojood nadare

سلام مرسی عزیز
ماهی رو هر وقت از آب بگیری.... میمیره......حافظاااااااا
آره بابا تو uni ما که ازین پسرا نیست که....
اینا فضایین ....هنوز ناشناخته موندن....
---------------------------------------------------------------------
اهم!یالاه!ما هم این جاییما!ماها هم پسرای یونی هستیم...میبینیم چی میگین!
حسین

hosseinaee 1388/12/26 ساعت 01:17 ب.ظ

fk konam manam mese hame bayad begam khosh oomadi.dar vas hodo ye jooje parid oomad too weblog matlabet jaleb bood daset dard nakone dele bacheharo shad mikoni khoda omret bede madar

shakor 1388/12/26 ساعت 07:52 ب.ظ

hi
baba damet goli goli!!!!
akset vaghean che shabahat ziadi be isfahan uni dare?!!!

rasti mikhastam be ozviat webeton dar biam vali goftam shoma sefriha ro ba ham tanha bezaram behtare
khosh bashid

سلام عزیز
چه طوری
ازون دمت گولی گولی فهمیدم که خودتی
پاشو بیا پیش ما ...
مثه اینکه بیوالکتریکا با جنبه شدن ....
بیا با هم خوش باشیم

m 1388/12/26 ساعت 08:10 ب.ظ

man bazam takid mikonam bande m hastam
ki gofte k man shakor hastam?
hamon m behtare
bbinam ki jorat dare b man harf bezane???????

من اسمتو عوض کردم
گفتم بت بیشتر میاد

مریم 1388/12/27 ساعت 03:20 ب.ظ

سمیرا جون این جناب یا سرکار شکور یا m کی هستن؟؟؟؟

یه آدم خطرناکی که فعلا داره ناز میاد!!!!!!!!!!۱
آخه نیست من دیگه دارم اینجا رو تصاحب میکنم تازه دارم با خودم نیروی کمکی هم میارم!!!!!!!!!
شوخی کردم...
فک کنم همین روزا یه پست بذاره....
بیا دیگه....
همه چشم به راهتن...

morteza 1388/12/27 ساعت 11:35 ب.ظ

m ya shakor............ki mitone bashe????????baranameye emshabe sinamahaye esfehan

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فقط یه چیزی
بلیطش گرونه ها
نظرتون چیه جایزه آقای زمانی رو بدزدیم
نصف..... نصف....!!!!!!!!
نصف مال من ........نصف مال تو(ببخشید شما)
اینهم برنامه دیگر سینماهای اصفهان
نصف مال من ........نصف مال تو

morteza 1388/12/28 ساعت 12:53 ق.ظ

are faghat havaseton bashe kasi bo nabare

ok
man kamelan movazebam
khialetun rahat
naghsheye dozdi ro ham chan vaght dg mizanam to weblog
movazeb bashid daste kasi nayofteha
be omid roozi k hame puldar beshan

morteza 1388/12/28 ساعت 12:58 ق.ظ

fealan khodemon mohemim k poldar beshim baghia ro bikhial

پس به امید اینکه خیلی خیلی خیلی.... پولدار بشیم تا بقیه بتونن یه کمی..... از ما دزدی کنن
عمرا...........
من که پولامو میذارم تو جورابم!!!!!!!!!!۱

m 1388/12/28 ساعت 04:27 ب.ظ

hi
baba dame in bioelectiricam
goli goli
fekr nemikardam ye nazar koli inja ro be ham berizeh
hala ke bara omadan man naghshehaye dozdi mikeshin
bayad ye kami ham be man bemase dg
aghaye morteza lotfan be nafe biomechanica bekeshid kenar
ma biomechanica ba ham kenar miaym!!!

m 1388/12/28 ساعت 04:29 ب.ظ

rasti yadam raft
hala che tori mishe in bioeleki ha ro moftakhar kardo to webeshon ozvid?

samshad 1388/12/28 ساعت 11:30 ب.ظ

shakor jan.......bebakhshid m jan
mage mishe bedune tahghigh kardan to in weblog ozv shod
kare nilooe
on halale moshkelete
esmeto benevis dg....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد