ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
سلام بچه ها
گفتیم هفته ی زنه
به همین مناسبت یه پست گذاشتیم...
نویسنده شم برید ادامه مطلب پیدا کنید...
مادر،زنی تنها،انسانی از آنگونه،یک روح درد به قدمت تاریخ،اولین سرآغاز و آخرین پایان،شروعی تا جاودانگی.
مادر،هیکلی خسته و ناتوان،امّا عظمت امّا بیکران.
مادرسرآغاز تمام واژه های زیبا،شروع لطافت،روح جاری در تک تک جمله هایم............
نوازش سحر انگیزِآرامش بر گونه های خیس کودک،لذت ِ بی نهایت صدایی ملموس
مادر،تمام معصومیت یک قلب،همیشه ی دلسوزی برای فرزند، تنهایی که تنهایی را بی معنا می کند،و تن هایی که از او آغاز می شوند و جان می گیرند و هنوز تنها تویی مادر.
مادر،بغضی که همیشه در پس نقاب بود خنده ای جانبخش که سراپای محبت است.
اعجازی زنده در برابر ِدیدگان،بزرگترین معصومیت تاریخ،هنوز ِجانمایه ی زنده ماندنم.
زنی محکوم از ابتدای تاریخ،همیشه ی درد و رنج و تلاش و امید و گریه و احساس.انسانی که هیچگاه خیانت نکرد،وجودی که لب به دروغ نیالود امّا نفس بودنش گناه بود. گناهی پر برکت گناهی زیبا گناهی که وجودش انسانیت آفرید.و مادر تنهای اسطوره ی باقیمانده ی تاریخ .
درد یگانه،درد آخر،غمناکِ هویّیتی که فراموش شده.لحظه ای از خود,روح اوّل من در قالب دوّمم .تکامل ِ تکرار ِمهربانی.
روزگاری ازاندوه،آغوشی گرم برای شروع های دوباره ،آخرین پنجره ی امید،میلی تا بی انتها،پاره ی بزرگتر تنم ،نیمه ی بهترروحم.
همیشه ی حضوری آشنا در پس مرثیه ی دیرینه ی لحظات ،استوارترین تکیه گاه ِفنا پذیر امّا تنها جاودانه ی در بین انبوه سایه ها.
می خوانمت ای کوه همیشه ی من ای تنهای بی انتها در هجوم شوم لحظات، این و آن قلبم، بارش بی دریغ رحمت. در هنگامه ای که خبری از یاری نیست تنها به امید یاری تو قدم بر میدارم ،برای من نفس بکش تا احساس بودن بکنم به جای من باش تا زندگی کنم برای من بمان تا ماندگار شوم.
ای جاویدان من هر لحظه ات را دوست دارم.
median_knight
مادر، کانون عاطفه و مهر است و ظرفیت و شکیب کمتری برای تحمل ناگواری ها دارد، لطافت طبعش و ضعف طبیعی او از یک سو، و ناتوانی های فرساینده ای که از به دنیا آوردن فرزند و دیگر رنج ها در او پدید آمده است از سوی دیگر، او را به شدت ناتوان می کند. بی شک او شایسته تکریم، نوازش، عطوفت و خدمت است.
روز مادر مبارک.....و متن هم جالب بود
vaghean matne ghashangi bod
daste median night jonam dard nakone
rooze madar be hame madara o onaeam k mesle madar mehrabonan tabrik migam
دعای مادر
بوی بهشت می دهد دست دعای مادرم
سجده پس از خدا برم بر کف پای مادرم
آتش پاک عشق را دامن شوق می زند
در دل خام - سوز من حمد و ثنای مادرم
ابروی بردباری ام خم نشود به عمر خود
بر سر من اگر زند درد و بلای مادرم
گر طلبد زمن گهی، سر به اشاره حاضرم
جان به دو دست آروم بهر رضای مادرم
گرد و غبار حادثه نیست به راه عمر من
آب زده تمام شب اشک صفای مادرم
مرغ اذان! مخوان که او تا به سحر نخفته است
من کنم این سحر ادا فرض قضای مادرم
ارزش اشک یک شب اش به ز هزار جان من
پس تو بگو ز چه کنم هدیه برای مادرم
این من هرزه قاصر فرض ادای خدمتم
پس چه جواب می دهم پیش خدای مادرم
روز مادر مبارک
مادر ، مادر ، مادر
چه لغت غیر قابل توصیفی...
تو این دنیای... تنها سرای آرامش من آغوش گرم مادر ...
حتی بعد از 19 سال، حتی بعد از 100سال، حتی بعد از همیشه
مادر برای همیشه دوستت دارم
با این که هیچ وقت نتونستم حق دوست داشتنت را ادا کنم
اما تو بی دریغ عشقت را در حق من تمام کردی
بی هیچ چشم داشتی ...
به به !!!!!!!!! عجب پست قشنگی!!!!
به قول معروف: مادر من مادر من /تو یاری و یاور من ....
دست نویسندشم درد نکنه!!!خیلی متن خوشگلی بود!!
salam .matne ghashangi bood. mamnoon. rooze madaro b hameye madaraye gol tabrik migam
madar...........................................................
mikhastam ye matni ben visam vali nemidunam chera ashk tooye cheshmam halghe zade
bad az khoda tanha omidam madar man ba doaiat roo sefidam madar
bah bah! Baba matlab...
فوق العاده بود.
خیلی هم متناسب با زمان ...
فکر میکنم اولین پست مناسبتی بود
دستتون درد نکنه...
خیلیییییییییییییییییییییییییی قشنگ بود.هرچی بگم کم گفتم!
ghabel tavajohe virus :
ghesmate balaieesho bekhoni mifahmi jaryan chie goftam mikhastam benvisam vali nashod
فاز اول!
نویسنده : مریم ـ تهمینه ـزهره ـمرضیه
1389/03/02 ساعت 9:02 PM
نقطه ی مبهمش اینه که مشوقشون کی بوده...؟؟؟!!!میخوایم ببینم با توکل به خدا و دعای خیر مردم این کارو انجام دادن؟؟؟
در مورد سوال دوم ...آخه این سوالا چیه میپرسین؟؟....از یه مهندسی پزشکی بعیده این سوالات بدیهی بپرسه...اولین گوش که...داد میزنه استاد ابطهی..بابا عینکش تابلو بود...دومیم که...یکم شک داریم..یا خانوم دکتر رییسی هستند...شایــــــــــــــدم....آقای خانوم مهنام نیستن؟؟؟؟؟!!!!
بابا اینجا که گوشی نیست؟؟؟!!!!!اینجا که همه چادر سرشونه....
:D:D:D:D:D:D::D:D:D::D:D
پاسخ:
والا دلیلشو باید از خودش بپرسیم که به قصد قربت بوده یا...
اما در مورد سوال:
متعصفانه شما پاسخ درست رو ندادین ضمن اینکه در نظر سنجیه مربوط به خوش فرم ترین گوش شرکت نکردین.البته چون وقتی شما در مسابقه شرکت کردین یک مشکل فنی در عکس وجود داشت شما حق شرکت مجدد در مسابقه رو دارین.
وب/وبلاگ
نویسنده : مسیبی
1389/03/02 ساعت 11:33 PM
سلام
آقای عیب بوش نیومدید نیومدید...حالا با این بست...!!!
راستش به نظر من اصلا خوب نیست که آدم در مورد مدل مو و... سایرین نظر بده!!!بالاخره هرکس سلیقه خودش را داره در ضمن اینکه اگه بخواهیم با این بستا ادامه بدیم جو کلاس و وبلاگو متشنج میکنیم و از فردا یکی در مورد لباس اون یکی و ...نظر میده!!!!!!به هر حال ببخشید که فقط انتقاد شد.
پاسخ:
آقای زمانی خودشون در جریان هستن.فکر کردین می ذاره همینجوری ازش عکس بگیریم؟!
ماها هم بیشور نیستیم که؟!میفهمیم به چی گیر بدیم به کی گیر بدیم ُچجوری گیر بدیم.برناممونم اینه که گیرامونو به اعضای موج قهوه ای بدیم یعنی حتی خود من.
بیخودی نیس که گفتیم موج قهوه ای.یعنی مخالفانی هم خواهیم داشت.
وب/وبلاگ
نویسنده : یه همکلاسی
1389/03/03 ساعت 09:44 AM
به نظرم اگه خود شخص در جریان باشه و یه انتقادی در موردش حتی ظاهری صورت بگیره به نظرم هیچ مشکلی نداره اما در غیر اینصورت کار جالبی محسوب نمیشه...البته حتما فاکتور اول مورد نظرشون بوده....
پاسخ:
همکلاسی فصل مشترک برداشت شما و خانوم مسیبی اینه که اصلا نفهمیدین منظورمون چی بوده.این شوخیه!اصلا قرار نیست انتقادی بکنیم یا بحث جدییی داشته باشیم.حالا به مرور متوجه می شین.
وب/وبلاگ
نویسنده : یه همکلاسی
1389/03/03 ساعت 10:02 AM
جناب عیب پوش منم پاسخی به فرمایش خانوم مسیبی داشتم و کار مارم هیچ نوع انتقادی قلمداد نکردم....
پاسخ:
ما هم جسارت نکردیم.اگه برداشته اشتباهی از حرفتون داشتم ببخشید
وب/وبلاگ
نویسنده : elitir
1389/03/03 ساعت 9:32 PM
خخخخخخببببببب!!!!!!!!!!
من این موج قهوه ای را پر جنب و جوش ترش میکنمو نظرمو میگم!!!!البته با حساب اینکه بچه های موج قهوه ای اینقد با جنبن که نگوووووووووووووووووووووووو!!!!!!!!!!!!!!!
خب برم سر اصل مطلب:
منم با مریم اینا موافقم که باید مشخص بشه مشوق این تغییر چی بوده یا کی بوده؟؟!!!!ولی در کل(از نظر روانشناسی) آدما باید هر چند وقت یه بار یه تغییر اساسی توی زندگیشون بدن حالا چه ظاهری و چه باطنی!!!پس به آقای زمانی به خاطر ایجاد این تغییر بزرگ در ظاهرشون و مهم تر از همه داشتن شهامت برای قربانی(!!!) شدن در وبلاگ تبریک میگم!!!
حالا هم اون یکی سوال:من از اونجایی که میخوام فرصتو به بقیه بدم این سوالای سختو جواب نمیدم و اعلام میکنم مهم اینه که حرف تو گوش کسی بره که فعلا چنین گوشی در میان کل دانشجویان یافت نمیشه!!!
با تشکر از موج قهوه ای
امیدوارم روز به روز قهوه ای تر شویم البته از لحاظ موجی!!
(واااای چقد حرف زدم!!!)
(((( :
پاسخ:
والا قبلنم گفتم نیتشو بید از خودش بپرسیم هروقت اومد بلاگ خفتش میکنیم و این سوال مهم رو که فکر همه رو بخودش مشغول کرده ازش میپرسیم!
در مورد نظر روانشناسیتون...قبول دارم برا همینم خودم می خوام یه تغییر اصاصی تو خودم بدم!ایشالا تو یه پستی بهش میپردازیم!
بابا زمانی که اولش قبول نمیکرد...به زور چکو لقد مجبورش کردیم!نه ولی خداوکیلی دمش گرم.کارش درسته.
تو مسابقمونم شرکت کنید.
ممنونم از نظر قهوه ایتون!قهوه ای باشید!خدانگهدار!
وب/وبلاگ
نویسنده : یه همکلاسی دیگه
1389/03/03 ساعت 11:27 PM
در مورد سوال 1؛موهای آقای زمانی خیلی جالب شده؛
به قیافشون بهتر میاد
بعدشم نگفتید مشوقتون کی بوده؟
نکنه خودشون...
پاسخ:
چرا اینکه مشوق کی بوده انقدر مهم شده؟!
فکر کنم حرکت زمانی خودجوش بوده
وب/وبلاگ
نویسنده : elitir
1389/03/03 ساعت 11:53 PM
راستی یه توضیحم راجع به elitirبدم فک نکنید اسم مستعاره ها!!!
تابلوه منم!!!
فقط به جای اسم تابلوم گفتم بذا یه چی دیگه بذارم!
okkkkkkk??????????
وب/وبلاگ
نویسنده : مسیبی
1389/03/04 ساعت 01:45 AM
بازم سلام
ای بابا آقای عیب بوش چرا ترش میکنید؟؟!!
من هدفم خیر بود و اصلا چنین منظوری نداشتم و اصلا دوست نداشتم شما از این الفاظ استفاده کنید!!!!!
من اگه این رو گفتم منظورم این بوده که این جور بستا به جاهای باریکتر کشیده نشه مثل وبلاگ یه سری رشته ها که حتی رفتار بچه هاشونم منعکس میکردن توی وبلاگ!!!!!!!!
چون اینطوری هیچکس تو کلاس راحت نیست و ممکنه از هر رفتارش یا حرفش یه اثری تو وبلاگ دیده بشه!!!
من منظورم این بود که وبلاگمون کارش به اینجاها کشیده نشه.
پاسخ:
عهههه؟!بابا من کی ترش کردم؟!من اصلا غذا نمیخورم که چیزی تو معدم باشه که بخوام ترش کنم؟!مگه من چه لفضی استفاده کردم؟!ای بابا انقدر زود رنج نباشید.
من متوجه نگرانیتون هستم بقیه ی اعضا هم همینطور.ذاتا قبلا بحثشم کرده بودیم.جوابتونم دادم.حواسمون هست که به کیو چیو چجوری گیر بدیم.
وب/وبلاگ
نویسنده : سبحان گودرزی
1389/03/04 ساعت 12:21 PM
سلام محمد حسین متن پستت مشکل داره باید اینو در نظر گرفت که خانوما هم میان از وبلاگ دیدن کنن یه کم بیشتد باید حدود رو مراعات کرد در ضمن من در مورد پست بعدیتون در مورد من با خبر شدم حواست باشه که اصلا نمیخوام باشه نگی نگفتی ها در ضمن موج قهوه ای میتونه یه کل کل بین بچه ها باشه نه بررسی همدیگه .
پاسخ:
خوشم میاد تو هنوز یاد نگرفتی چه حرفیو کجا باید زد!تذکر اینجوریو باید حضورن به خودم بگی نه تو نظرات.یادت باشه یبارم اینکه می خواستی مدیر بشیو تو نظرات گفتی منم بهت تذکر دادم منتها...کو گوش شنوا.
آقای گودرزی ما قبلا کل کل کردنم امتهان کردیم منتها بچه ها بیجنبه بودنشونو اونجا هم نشون داده بودن.اشتباه از من بود که رو حرف شما۲نفر(علی فعلا چیزی نگفته)به اندازه ی حرف یه مرد حساب کردم.تو اگه نمی خواستی در موردت چیزی نوشته شه از همون اول پیشنهاد نمی دادی.اسم این کار حتی اگر بررسی همدیگه هم باشه تو یک محیط عادی مشکلی ایجاد نمی کنه منتها کلاس ما...اکثرا فکر کردن چه خبره!در ضمن مطلب بعدی در مورد خود من بود نه تو.از تذکرات بابا بزرگانتم ممنون.یادمه اولای سال همه از جمله من دائما بهت تذکر میدادیم که با صدای آرومتری...فک کنم خودت فهمیدی چیو میگم.حالا تو می خوای به...ای بابا
وب/وبلاگ
نویسنده : احمدرضا
1389/03/04 ساعت 12:35 PM
سلام سلام چه خبره!!
دو روز خودمو تو وبلاگ نشون ندادم ببینم چی میشه!!
راستش من از اول زیاد راضی نبودم. ولی از اونجایی که همچین از عاقبتش اطمینان نداشتم چیزی نگفتم.
به قول خانم مسیبی اگر به جاهای باریک نکشه خوبه!!
راستی حسین دو تا کلمه تو پستت به کار بردی من اصلا خوشم نیومده ها (گفته باشم).
ولی در کل تنوع بود!!!
سبحان تو ام....
صبر کن بیام رو در رو به خودت بگم
پاسخ:
اشکال نداره منم از بعضی چیزایی که تو میگی خوشم نمیاد!پیش میاد!
باب قبلی شرمنده!زیاده روی بود.
حسین
وب/وبلاگ
نویسنده : مریم ـ تهمینه ـزهره ـمرضیه
1389/03/04 ساعت 1:20 PM
از یه آدم تحصیل کرده اصلا انتظار نمیره اینقدر بیجنبگی نشون بده...با یه نظر سنجی اونم به شوخی جو خراب نمیشه...سعی کنین یه کمی با هم صمیمی باشیم نه اینکه منتظر باشیم تا از هم ایراد بگیریم...اگه انگیزتون رسمی برخورد کردن بود دانشگاه کافی بود برای چی وبلاگ زدین..؟؟؟!!!!
وب/وبلاگ
نویسنده : morteza
1389/03/04 ساعت 1:23 PM
salam on alaykom
jadid shodan e belago be khodam va baghie tabrik migam
ahmad k mohash khieli bahal shode faghat agar hamasho bede bala o fargham baz nakone fek konam beytar she asan bia pishe khodam mohato ye oto bzanam binim chi mishe
badesham ali jon harfat dorost bode afarin k bacheharo 2bare jam kardi
وب/وبلاگ
نویسنده : morteza
1389/03/04 ساعت 1:47 PM
eeeee soal yadam raft
ma k fahmidim on a kian akhe khodemonam k onaja bodim dgdgdgdgdgdgdgdgdgdgdg
vali b manzore mohayej kardan jayan nemigim
پاسخ:
الحمد لله رب العالمین!خدایا شکرت که تا حالا ۸ نفر فهمیدن منظورمون چی بوده.نه امید وار شدم!ولی چه فایده...
حسین
وب/وبلاگ
نویسنده : a.mobayyen
1389/03/04 ساعت 5:51 PM
توضیح یک:
اگه توی این مطلب غلط املایی دیدید فکر نکنید که ...
این غلط ها در راستای ایجاد تحول قهوه ایست (مثل بالق، اصاصا و... )(بالغ ،اساسا و...)
توضیح دو:
به این میگن پست چالش برانگیز،
هدف ما هم همینه
ولی حواسمون هم هست که...
توضیح سه:
همه نظرا رو بخونیم تا در جریان کلی مطالب باشیم
اگه یه نفر یه نظر می ذاره ما هم ما هم تو بحث شرکت کنیم
(یه جورایی خودمون رو دخالت بدیم) وفقط منتظر نباشیم که پست گذارنده جواب بده!!!
هدفمون همینه که با هم بحث کنیم.
پاسخ:
علی جان شما از وسطا اومدی در جریان نیستی...از همون اول مشکل من تو مطلبام غلط املایی بود.منتها ترجیح دادم غلط املایی داشته باشم ولی مطلبام تکراری نباشه...مال خودم باشه...چون اگه نباشه وبلاگمون میشه خلاصه ی وبلاگای دیگه.
در مورد توضیح ۲ و ۳ هم...من قطع امید کردم...شما هم کمکم میکنی.ما قبلا هم اینارو امتحان کرده بودیم..منتها تجربه نشد برامون.
وب/وبلاگ
نویسنده : a.mobayyen
1389/03/04 ساعت 5:52 PM
خوب حالا بریم سر اصل مطلب.
اولا که احمد رضا قبل از این تحول بزرگ خوش تیپ بود
دوما این که احمد رضا قبل از این تحول بزرگم خوش تیپ بود
سوما این که این که احمد رضا قبل از این تحول بزرگم خیلی خوش تیپ بود
(همین جوری تا هزارما برید...)
ولی انصافا الان خیلی باحال تر شده
احمد رضا اذیتمون نکن
حالا راستشو بگو مشوقت کی بوده ؟؟؟؟؟؟؟؟
وب/وبلاگ
نویسنده : احمد
1389/03/04 ساعت 6:34 PM
حسین فکر کنم سر نظر سبحان قاطی کردی رو نظر منم تاثیر گذاشته.
-------------
از پست جالبت ممنون.
*********
پاسخ:
یخورده برا تو زیادی قاطی کردم ولی هنوزم میگم قرار نیست من هرچی مینیویسم تو خوشت بیاد همونطوری که تو خیلی چیزا در مورد من نوشتی که من خوشم نیومده اما حق اشتباه به همه دادم و دیدم نگم بهتره حال بچه ها گرفته نمیشه.منتها شما ها همتون فقط به فکر ایراد گرفتنین.
وب/وبلاگ
نویسنده : elitir
1389/03/05 ساعت 00:17 AM
میبینم که بروبچ موج قهوه ای از همین الآن دارن میزنن زیرش!!!
بابا خودتون مگه پیشنهاد ندادین!!!
آقا ما که همه جوره هستیم!!!ایشالا به مرور زمان جنبه ی بچه ها بالا میره!!! (بالاخره باید از یه جایی شروع کرد!)
دوستان قهوه ای:
به امید روزهای قهوه ای تر!!!!!!!!!!!!!!!!هیپ هیپ هورا
حالا راجع به غلط های املایی آقای عیب پوش یه نکته را بگم که مشخصه ی بارز نوشته های ایشون این قضیس ؛که ما به عنوان یک پوئن مثبت بهش نگاه میکنیم !!!
آقای عیب پوش ؛ما از غلط های املایی شما استقبال میکنیم!!!
(( :
پاسخ:
بله!ماشالا بچه ها...البته منو آقای مبین همچنان پا برجاییم!
دستتون درد نکنه!خیلی خوشحالم که تنها مشخصه ای که نوشته های منو بارز میکنه غلط های املائی منه.نیگران شدم گفتم شاید خود مطالبم هم نظرتون رو جلب کرده...
شوخی میکنما!نگین فلانی ناراحت شد!شما هم خواهشن ناراحت نشین!
وب/وبلاگ
نویسنده : a.mobayyen
1389/03/05 ساعت 01:13 AM
بله
منم موافقم(غلط های ظاهری)
گفتم که این می تونه در راستای اهداف قهوه ایمون باشه
شما هم بهتره نیمه پر لیوان رو ببینی و این چیزا...
چرا این قدر بدبینی ، واقعا چرا؟...
در ضمن فکر کنم باید هماهنگ تر باشیم.
وب/وبلاگ
نویسنده : همکلاسی باهوش
1389/03/05 ساعت 01:13 AM
سلام بروبچس .....
حالا این اقای زمانی خوش تیپ که میگین کیه عکسش که درست نیوفتاده بگید فردا تو کلاس دو تا دستشو بالا بگیره تا بر همگان اشکار بشه که این اقای خوش تیپ کیه
وب/وبلاگ
نویسنده : elitir
1389/03/05 ساعت 4:15 PM
نه به خدا منظوری نداشتم!!!منظورم اینه که خوبه که نوشته های کسی علاوه بر بار معنایی بسیار(!) یه مشخصه ی دیگه ای هم داشته باشه!!!
حالا بگذریم!!!
قهوه ای باشید!!!(البته از نظر موجی!!)
وب/وبلاگ
نویسنده : احمدرضا
1389/03/05 ساعت 6:41 PM
منم هستم. کی خواست منصرف بشه!!
ولی گفتم از یه پستی که عکس خودم توشه نمیتونم تعریف کنم که...
یه دف پیش خودتون هزار تا فکر میکنین:::
وب/وبلاگ
نویسنده :
1389/03/07 ساعت 00:19 AM
moje ghavie az hame lahaz toopee......ahmad reza ham kheili kheili khoshtipe che moohash bala bashe che paiiin va che mooo nadashte bashe :D (ahmad reza iadet bashe badan ba ham hesab konim) ........valiii man ieki ke kheili ba moje ghahveii hal kardam......
dar zemn chera dooostan ba name mosta,ar nazar mizaran?
(behtar nist ie kam etemad be nafs dashte bashan)
وب/وبلاگ
نویسنده : navidstuv
1389/03/07 ساعت 00:20 AM
ghabli man boodam
وب/وبلاگ
نویسنده : احمدرضا
1389/03/07 ساعت 4:16 PM
مو نداشته باشم خوش تیپ میشم!!!!؟؟؟؟؟!!!
خب برای ترم بعدم تیپ جدید پیدا شد.
از اون جایی که از موج خیلی خوشت اومده بدون که سوژه بعدی تویی
خودتو آماده کن!!
دیگه فکر کنم بی حساب بشیم.نه؟؟؟
.
.
.
.
.
هول نشو شوخی کردم.
وب/وبلاگ
نویسنده : tiger
1389/03/17 ساعت 10:52 AM
on vaght ke migam bio alaki hastid nagid na baba sare moozoe be in sadegi ke inghadr bahs nemikonan .darzemn mikhaid begam moshavegheshoon ki bude?
age ba esmaie mosraare kelas ashnaiee dashte bashid motevajeh mishif
....................... alis dar sarzamine ajayeb................
وب/وبلاگ
نظر شما
نام :
ایمیل :
وب/وبلاگ :
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد
اینجا چه خبره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
vaghean shukhi maskhareie ke bekhayn ba esme digaran nazar bezarid!
be neshane eteraz dge bande ba esme virus to in weblog nazar nemizaram! Mas0liate nazarate chertiam ke bekhan ba esme VIRUS bezaran dge ba man nist! Bye bacheha!
سلام بچه ها.....اینجا چه خبره؟!؟!من یه چندوقت سرم شلوغ بود نبودم،بچه ها گفتن یه کم اوضاع بهم ریخته......
فکرنمیکردم اوضاع اینقد خیط باشه که کسی بخواد با اسم یکی دیگه نظر بذاره....به هرحال به قول دوستم به من چه....خوددانید......
این اوضاع فقط به خاطر حضور یک نفره
اونو بندازین بیرون همه چی درست میشه
منظورم محمد حسین عیبپوشه
آقا یا خانم ( . )،ببخشیدا..این وبلاگو بچه ها راه انداختن خودشونم باید بابت مسایلش تصمیم بگیرن اونم به صورت دسته جمعی...این وبلاگ مال بچه های مهندسی پزشکیه...هیچکس حق نداره بگه کی بره کی بمونه....شما اگه انتقاد دارین مرد ومردونه خودتونو معرفی کنید ونظرتونو بگید..اما لطفا تکلیف تعیین نکنید!!!
...