پائولوکوئلیو

سلام .نماز و روزهاتون قبول باشه.تعطیلات خوش میگذره؟!بابت غیبت طولانی مدتم هم عذرخواهی میکنم.

در زیر چند نکته از کتاب "دومین مکتوب"نوشته پائولوکوئلیو( دومین نویسنده پرفروش جهانی در سال 1998) آورده ام.همچنین پیشنهاد میکنم شما هم اسامی نویسنده ها ی معروف و کتابهای آنها را ذکر کنین تا بقیه هم بتونن استفاده کنند.

 

عیب ها

گیلبرتودنوچی تصویری عالی از رفتار ما میدهد.به گفته او آدمها مثل هندیها روی زمین راه میروند با یک سبد در جلو و یک سبد در پشت.در سبد جلو صفات نیکمان را میگذاریم.در سبد پشتی عیبهایمان را نگه میداریم.

به همین دلیل در روزهای زندگی چشمانمان را بر صفات نیک خود میدوزیم وفشارها را در سینه مان حبس میکنیم.در همین زمان  بی رحمانه درپشت سر همسفرمان که پیش روی ما حرکت میکند تمامی عیوبش را میبینیم.

این گونه است که درباره خود بهتر از او داوری میکنیم.بی آنکه بدانیم کسی که پشت سر ما راه میرود درباره ما به همین شیوه میاندیشد.

 

حقیقت

مارسیافرریاس داستان مردی را به یاد میآورد که به سقراط  نزدیک شد و گفت:

-ازآنجا که بسیار با شما دوست هستم لازم است چیزی را بگویم!

سقراط گفت:

-صبر کن!آیا سه آزمون را گذرانده ای؟نخستین آزمون را انجام داده ای؟آیا میدانی که آنچه به من میگویی حقیقت دارد؟

-خوب...مطمئن نیستم اما شنیده ام که میگویند...

حکیم گفت:

-پس آیا آزمون دوم را انجام داده ای؟آزمون خوبی را.آیا گفته تو برای من خوب است؟

-نه...کاملا برعکس...

-اگر آزمون حقیقت و خوبی را انجام نداده ای پس حتما آزمون فایده را انجام داده ای.آنچه میخواهی برایم بگویی مفید است؟

مرد گفت:مفید؟خوب مفید نیست.

فیلسوف با لبخند نتیجه گرفت:

-اگر موضوع نه حقیقت دارد و نه خوب است ونه مفید بهتر است خود را نگرانش نکنی.

 

بطری

یک روز صبح همراه با یک دوست در صحرای موجاوه قدم میزدیم که چیزی را دیدیم که در افق میدرخشید.هر چند قصد داشتیم به یک دره برویم مسیرمان را عوض کردیم تا ببینیم آن درخشش از چیست.تقریبا یک ساعت در زیر آفتابی که مدام گرمتر میشد راه رفتیم وتنها هنگامی که به آن رسیدیم فهمیدیم چیست.یک بطری خالی آبجو بود.شاید از چند سال پیش در آنجا افتاده بود.غبار صحرایی در درونش متبلور شده بود.از آنجا که صحرا بسیار گرمتر از یک ساعت قبل شده بود تصمیم گرفتیم دیگر به سمت دره نرویم.به هنگام بازگشت فکر کردم:چند بار به خاطر درخشش کاذب راهی دیگر از پیمودن راه خود باز مانده ایم؟

اما باز فکر کردم:اگر به سمت آن بطری نمیرفتیم چه طور می فهمیدیم فقط درخششی کاذب است؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد