اشعار دکتر علی شریعتی

به من زیستنی عطا کن که در لحظه مرگ

بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم

و مردنی عطا کن که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم

بگذار تا آن را من خود انتخاب کنم

اما آنچنان که تو دوست داری

چگونه زیستن را تو به من بیاموز

چگونه مردن را من خود خواهم آموخت.
نظرات 11 + ارسال نظر
مسیبی 1389/12/03 ساعت 09:29 ب.ظ

خدایا:
کمکم کن تا آنگونه که در کودکی من گریه میکنم و همه میخندند،
در موقع مرگ من خندان و سابرین گریان باشند.
..............

[ بدون نام ] 1389/12/07 ساعت 10:19 ق.ظ

akheeeeeeeeeeyyyyyyyyy

eybpoosh 1389/12/10 ساعت 05:50 ب.ظ

khandane jomalate ghesar baraye afrade tahsil nakarde khub ast...
cherchil

[ بدون نام ] 1389/12/13 ساعت 01:08 ب.ظ

ey kash be zamani bargardim ke taha ghame zendegimon nabastane bande kafshemon ya shekastane noke medademon bod!!
ama jadidan ghamaye zendegimon shode kharab shodane khata o narafatane sms!!

[ بدون نام ] 1389/12/13 ساعت 01:08 ب.ظ

esmamo yadam rafte bod,,,,zizigoloam!

[ بدون نام ] 1389/12/14 ساعت 10:38 ب.ظ

eee zizigoloo injaiiii manam amir aghae jamaliam :Dkoli dombalet gashtam az vaghti khunatuno avaz kardin dg man tanha shodam

همکلاسی 1389/12/15 ساعت 08:53 ب.ظ

خیلی وقت بود تو وبلاگ نیومده بودم اما الان خیلی خوشحالم که وقتی اومدم تو وبلاگ که جمله ای به وسعت یک دریا دیدم!
ما به آقای گودرزی هم ارادت داریم البته اگه ایشون تحویل بگیرن
-------
خوش باشین

ممنون از نظر لطفتون
لطف کنید خودتون رو معرفی کنید.
در ضمن من از ابتدای ورود به دانشگاه همیشه اخلاق و برخوردم یه جور بوده.

zizigooloo 1389/12/16 ساعت 09:39 ق.ظ

aaa..bache ha cheghad asabani shodan,,aram bashid!!

zizigooloo 1389/12/16 ساعت 09:40 ق.ظ

مادرم میگفت عاشقی یک شب است و پشیمانی هزار شب است پشیمانم که چرا یک شب عاشقی نکرده ام

خدایا !

رحمتی کن تا ایمان ، نان و نام برایم نیاورد

،قوتم بخش تا نانم را و حتی نامم را در خطر ایمانم افکنم

تا از آنها باشم که پول دنیا را میگیرند و برای دین کار میکنند

،نه از آنان که پول دین را میگیرند و برای دنیا کار می کنند

زی زی گولو 1389/12/22 ساعت 11:11 ق.ظ

مرد ها در چار چوب عشق٬ به وسعت غیر قابل انکاری نا مردند! برای اثبات کمال نا مردی آنان٬ تنها همین بس که در مقابل قلب ساده و فریب خورده ی یک زن ٬ احساس می کنند مردند. تا وقتی که قلب زن عاشق نشده ٬ پست تر از یک ولگرد٬ عاجز تر از یک فقیر و گدا تر از همه ی گدایان سامره. پوزه بر خاک و دست تمنا به پیشش گدایی میکنند
اما وقتی که خیالشان از بابت قلب زن راحت شد ٬ به یک باره یادشان می افتد که خدا مردشان آفرید!!

و آنگاه کمال مردانگی را در نهایت نا مردی جست و جو میکنند...

«دکتر علی شریعتی

morteza 1389/12/24 ساعت 01:46 ق.ظ

b zizigooloo
ham marde onjori has
ham zane onjori
kolan
hameye ensanha adaman vali khieli az adama ensan nistan

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد