90 آیا میدانید مهم

آیا می دانید : 
۱. فاصله بین مچ دست تا ارنج برابر با طول کف پا است .
2. قلب شما روزی ۱۰۱۰۰۰ بار میتپد.
3. دهان شما روزی یک لیتر بزاق تولید میکند .
4. به طور متوسط هر انسان میتواند یک دقیقه نفس خود را حبس کند رکورد این ماده در جهان ۷.۵ دقیقه است.
5. به طور موسط شما روزی ۵۰۰۰ کلمه صحبت میکنید که ۸۰٪ ان با خودتان است. !
6. در ۱۵۰ سال گذشته میانگین قد افراد در کشور های صنعتی ۱۰ سانتی متر رشد داشته است .
7. از دست دادن تنها ۱٪ از اب بدن موجب تشنگی میشود.
8. مردان روزی ۴۰ و زنان روزی ۷۰ تار مو از دست میدهند.
9. یک انسان ۸ ثانیه بعد از قطع گردن به هوش میماند.
10. عضله ای که به شما امکان چشمک زدن میدهد سریع ترین عضله بدن است شما به طور متوسط ۱۵۰۰۰ بار در روز چشمک میزنید

ادامه مطلب ...

ونگوگ

سلام بچه ها

شما چقدر ونگوگ رو میشناسید اون یه نقاشه خیلی بزرگه که تویه دوران حیاتش کسی به نقاشیاش اهمیت نداد ولی مطابق روال معمول جامعه اون مرحوم بعد از مرگش مشهور شد و نقاشیاش شهرت جهانی پیدا کرد و واسه آثارش سبک درست کردن و.... حالا بماند من تویه این پست یه سری از نقاشیایه اون رو واسه دانلود در اختیار شما گذاشتم حجمش خیلی کمه حتمه اونو دانلود کنید حتی با دایل آپ و ببینید و نظراتتون رو بگید در ضمن به نظرم یه قسمت به نام هنر به موضوعات وبلاگ اضافه کنید واسه مطالبی از این دست(در ضمن این نقاش مشهور همانطور که میدونید از دسته چهارم هست اگه توجه کرده باشید آدمایه کار درست قالبا تویه دسته چهارمن واسه همین بیخود نبود من اصرار داشتم دسته چهارم انسانهایه برترن).

برایه دانلود چنتا از نقاشیایه ونگوگ اینجا کلیک کنید.

پرسش

سلام به بچه هایه گل وبلاگ مهندسی پزشکی حالتون چطوره؟ 

راستش من یه معذرت خواهی به شما بدهکارم چون یه چند روزیه که خبری از من نیست در هر صورت ببخشید اما امروز میخوام یه آس خفن واستون رو کنم این یه پسته که نوع نگاه شما رو به واقعیت هایه زندگی کاملا نشون میده ادامه مطلب رو بخونید و تویه نظراتتون بگید که شما جوابتون به اون خانم چی بوده(قبل از اینکه جوابو بخونید) ولی جدی راست بگید خوب منتظر جواباتون تویه نظرات هستم.

ادامه مطلب ...

مقایسه دانشگاه با فیلم ها

دوران قبل از دانشگاه = حسرت

قبول شدن در دانشگاه = صعود

کنکور = گذرگاه کاماندارا

ادامه مطلب ...

آن کس که بداند و بداند که بداند

آن کس که بداند و بداند که بداند

باید برود غاز به کنجی بچراند

 

آن کس که بداند و نداند که بداند

بهتر که رود خویش به گوری بتپاند

 

آن کس که نداند و بداند که نداند

با پارتی و پولش خرک خویش براند

 

آن کس که نداند و نداند که نداند

بر پست ریاست ابدالدهر بماند!

 

طلب بخشش به سبک بچه زرنگ ها

کودکی به مامانش گفت، من واسه تولدم دوچرخه می خوام. بابی پسر خیلی شری بود. همیشه اذیت می کرد. مامانش بهش گفت: آیا حقته که این دوچرخه رو برات بگیریم واسه تولدت؟ بابی گفت: آره.

مامانش بهش گفت، برو تو اتاق خودت و یه نامه برای خدا بنویس و ازش بخواه به خاطر کارای خوبی که انجام دادی بهت یه دوچرخه بده.

 

ادامه مطلب ...

دخترا و پسرا چجوری از عابربانک پول میگیرن

 

پسرها:

۱- با ماشین میرن به بانک، پارک میکنن، میرن دم دستگاه عابر بانک.

۲- کارت رو داخل دستگاه میذارن.

۳- کد رمز رو میزنن، مبلغ درخواستی رو وارد میکنن.

۴- پول و کارت رو میگیرن و میرن.

 

دخترها:

۱- با ماشین میرن دم بانک.

۲- در آینه آرایششون رو چک میکنن.

۳- به خودشون عطر میزنن.

۴- احتمالاً موهاشون رو هم چک میکنن.

 

ادامه مطلب ...

فقط در ایران میتونی این چیزا رو ببینی ......

حیفم اومد من این عکسا رو من ببینم و شما نبینید.


خب دیگه سرتون رو درد نیارم.برید ادامه...

ادامه مطلب ...

شباهت مردها با بعضی از وسایل البته دور از جون وسایل

مردها مثل «مخلوط کن» هستند:

در هر خانه یکی از آنها هست ولی نمیدانید به چه درد میخورد.



مردها مثل
«آگهی بازرگانی» هستند:

حتی یک کلمه از چیزهائی را که میگویند نمیتوان باور کرد.

ادامه مطلب ...

کارتون های بچه گیامون!!!

داستان شنل قرمزی

یه روز مادر شنل قرمزی رو به دخترش کرد و گفت :
عزیزم چند روزه مادر بزرگت مبایلشو جواب نمیده . هرچی SMS هم براش میزنم
باز جواب نمیده . online هم نشده چند روزه . نگرانشم .
چندتا پیتزا بخر با یه اکانت ماهانه براش ببر . ببین حالش چطوره .
شنل قرمزی گفت : مامی امروز نمیتونم .
قراره با پسر شجاع و دوست دخترش خانوم کوچولو و خرس مهربون بریم دیزین اسکی .
مادرش گفت : یا با زبون خوش میری . یا میدمت دست داداشت گوریل انگوری لهت کنه .
شنل قرمزی گفت : حیف که بهشت زیر پاتونه . باشه میرم .
فقط خواستین برین بهشت کفش پاشنه بلند نپوشین .
مادرش گفت : زود برگرد . قراره خانواده دکتر ارنست بیان.
می خوان ازت خاستگاری کنن واسه پسرشون .
شنل قرمزی گفت : من که گفتم از این پسر لوس دکتر خوشم نمیاد .
یا رابین هود یا هیچ کس . فقط اون و می خوام .
شنل قرمزی با mazda3 سفید که تازه خریده از خونه خارج میشه .
بین راه حنا دختری در مزرعه رو میبینه .
شنل قرمزی‌: حنا کجا میری ؟؟؟
حنا : وقت آرایشگاه دارم . امشب یوگی و دوستان پارتی دعوتم کردن .
شنل قرمزی: ای نا کس حالا تنها میپری دیگه !!
حنا : تو پارتی قبلی که بچه های مدرسه آلپ گرفته بودن امل بازی در آوردی .
بهت گفتن شب بمون گفتی مامانم نگران میشه . بچه ها شاکی شدن دعوتت
نکردن .
شنل قرمزی: حتما اون دختره سیندرلا هم هست ؟؟؟
حنا : آره با لوک خوشانس میان .
شنل قرمزی یه تک آف میکنه و به راهش ادامه میده .
پشت چراغ قرمز چشمش به نل می خوره !!!!!
ماشینا جلوش نگه میداشتن اما به توافق نمی رسیدن و می رفتن .
میره جلو سوارش میکنه .
شنل قرمزی : تو که دختر خوبی بودی نل !!!!!
نل : ای خواهر . دست رو دلم نذار که خونه .
نل : حالا گیر نده . وسط راه بابا مون چشمش خورد به مادر پرین رفت گرفتش .
این دختره پرین هم با ما نساخت ما رو از خونه انداختن بیرون .
شنل قرمزی : نگاه کن اون رابین هود نیست ؟؟؟؟ کیف اون زن رو قاپید .
نل : آره خودشه . مگه خبر نداشتی ؟ چند ساله زده تو کاره کیف قاپی .
جان کوچولو و بقیه بچه ها هم قالپاق و ضبط بلند میکنن .
شنل قرمزی : عجب !!!!!!!!!!!!!!
نل : اون دوتا رو هم ببین پت و مت هستن . سر چها راه دارن شیشه ماشین پاک
می کنن .
دخترک کبریت فروش هم چهار راه پائینی داره آدامس میفروشه .
شنل قرمزی : چرا بچه ها به این حال و روز افتادن ‌؟؟؟؟
نل : به خودت نگاه نکن . مادرت رفت زن آقای پتیول شد .
بچه مایه دار شدی . بقیه همه بد بخت شدن .
بچه های این دوره و زمونه نمی فهمن کارتون چیه .
شخصیتهای محبوبشون شدن دیجیمون ها دیگه با حنا و نل و یوگی و خانواده دکتر ارنست حال نمی کنن .